دختر عشق باباشه
87/11/25 :: 9:27 صبح
برخیز که فجر انقلاب اسلامی
امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است
امروز
هر
توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا نقش بر آب
است امروز
87/11/25 :: 9:27 صبح
روزی برای عشاق
همه ما با زوجی آسمانی که سراسر وجودشان مملو از اسوه و الگو بود و در ریز ترین
نکات خانه داری ، همسر داری، تربیت فرزند و ... می توانیم به آنها اقتدا کنیم، آشنا
هستیم . حضرت زهرا (س) و حضرت علی(ع) انسان هایی شیفته بودند که با الهام از عشقی
درونی ، خانه ای پر مهر را گستردند. روزی امیرالمؤمنین علی (ع ) از فاطمه (س) طعام
خواست، آن حضرت جواب داد: در نزد من چیزی نیست، جز آنکه دو روز پیش، آن را به تو
خوراندم و من آن را برای خود و حسن و حسین نگه داشته بودم. علی علیهالسلام
فرمودند: چرا در طول دو روز مرا مطلع نکردهای، تا برایتان چیزی تهیه میکردم؟
فاطمه (س) گفت: من از خدایم شرم کردم تو را به کاری بگمارم که قدرت تهیه و خرید آن
را نداری.
فاطمه (س) با الهام از دستورات الهی و پدر بزرگوارش، نسبت به امیرالمؤمنین
فوقالعاده علاقهمند بود و هرگز برخلاف رضای او گام برنمیداشت و برخورد و زندگیش
با مولا طوری بود، که غمها و غصههای وارده در بیرون از خانه، با دیدار فاطمه (س)
برطرف میشد، و حضرت علی علیهالسلام خود در این باره میفرمایند: سوگند به خدا،
من هرگز زهرا را به خشم نیاوردم و او را به کاری مجبور نساختم تا اینکه مرا در
فراقش گرفتار ساخت و متقابلاً او نیز مرا خشمگین نساخت، و هیچ وقت نافرمانی نکرد و
هرگاه من با او دیدار میکردم، غمها و غصههایم از دلم برطرف میشد. (1)این حدیث از
عشق و علاقهی شدید متقابل دو همسر معصوم حکایت میکند، که در طول زندگی آنان نه
تنها کوچکترین اختلافی پیش نیامده است، بلکه مشکلات خارجی و اجتماعی با
دیدار محبتآمیز آنها مرتفع میگردید. گریه فاطمه (س) برای علی (ع) در حال
مرگ شدت علاقه فاطمه به امیرالمؤمنین را در بر دارد.
و بالاخره چون خبر شهادت زهرا را به علی (ع) دادند، آن حضرت در حال حرکت به
زمین افتاد و هرچه خواست بلند شود ممکن نشد.(2) احادیث و قضایای تاریخی نشان
میدهد، که در میان علی و فاطمه علیهماالسلام محبت، عشق و علاقهی فوقالعادهای
حاکم بود، که در فراق فاطمه، علی به حالت غشوه میافتد و صبر و توانش به ناتوانی و
کمصبری تبدیل میگردد، و فاطمه علیهاالسلام نیز هرگز علی و یاری علی را فراموش
نمیکند. امیرالمؤمنین چون پیکر پاک فاطمه علیهاالسلام را بر خاک سپرد، دست دعا به
سوی آسمان برداشت و در حق زهرا چنین دعا کرد: خدایا! من از دختر پیامبرت راضی هستم.
بارالها! فاطمه علیهاالسلام نگران و مضطرب بود، تو او را آرامش بخش، خداوندا! زهرا
از دوستان و فرزندان مفارقت کرد، تو او را وصل کن. پروردگارا! به فاطمه علیهاالسلام
ظلم کردند تو خود حاکم باش. (3) همهی این فرازها نشان میدهد که فاطمهی زهرا با
داشتن مقام عصمت نسبت به حقوق شوهر چقدر ارزش قائل بوده و چهسان نگران بوده است که
نسبت به مقام ارجدار شوهرش علی بن ابیطالب (ع) مسئول باشد .
روایت شده که روزی حضرت علی علیهالسلام و همسرش حضرت زهرا علیهاالسلام به صحرا
رفته به هنگام خوردن خرما با گفتن کلماتی مزاح کردند. علی (ع) فرمود: ای فاطمه!
رسول خدا مرا بیشتر دوست میدارد. حضرت زهرا (س) گفت: از سخن تو عجب است! آیا
میشود پیامبر اکرم (ص) تو را بیش از من دوست داشته باشد در حالی که من میوهی دل
او و عضوی از پیکرش و شاخهای از شاخسارش میباشم و غیر از من فرزندی ندارد؟! علی
(ع) فرمود: ای فاطمه! اگر سخن مرا قبول نداری بیا تا نزد پدرت حضرت رسول (ص) برویم!
سپس آن دو با هم نزد پیامبر رفتند. حضرت فاطمه پیشدستی کرده گفت: ای رسول خدا!
کدام یک از ما دو نفر نزد تو محبوبتریم؟ من یا علی؟! رسول خدا صلی اللَّه علیه و
آله فرمود: تو به من محبوبتری و علی از تو برای من عزیزتر است. (5)
مباهات حضرت علی به همسری فاطمه
(س)
شخصیت بزرگی چون علی(ع) به همسری فاطمه(س) افتخار می کند و همسری با او را برای
خود فضیلت و ملاک برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیت های سنگینی چون رهبری
جهان اسلام می داند. در جریان شورای شش نفره که برای تعیین خلیفه تشکیل شده بود
حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من کسی هست که همسرش بانوی
زنان جهان باشد؟»
تنها تسلی بخش علی(ع)
حضرت بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند: با چه کسی آرامش یابم ای دختر
محمد؟ من به وسیله تو تسکین می یافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم . پس از او
آسمان و زمین در نظرم زشت می نماید و هیچ گاه اندوه دلم نمی گشاید. چشمم بی خواب، و
دل از سوز غم سوزان است.
حال شما قضاوت کنید خانه ای که ساکنان آن سرشار از مهر و وفا و دوستی
هستند و در عشق ورزیدن نسبت به هم با تمام وجودشان سرمایه گذاری می نمایند و به
طریقی حتی راه و رسم عشق ورزی را می آموزند شایسته سرمشقی برای عشاق نیستند؟ آیا
بهتر نیست با وجود چنین الگوهایی عاشق، در برگزاری روزهایی مثل ولنتاین که ریشه در
فرهنگ بیگانه دارد و تفسیر عشق آن با آنچه ما عشق می خوانیم متفاوت است؛ تجدید نظر
کرده و روز عشاق را روزی مرتبط با الگوهای اصیل خودمان قرار دهیم؟ و رفتار آنان
را بهانه ای برای اظهار علاقه ومحبت بدانیم؟
پی نوشت ها:
1ـ بحارالانوار، ج 43، ص 134- عوالم، ج 11، ص 328- جلاءالعیون شبر، ج 1، ص 170.
2 ـ جلاءالعیون 1، ص 219 و بحار ج 43 ص 187
3ـ خصال، ج 2، ص 373- بحارالانوار، ج 103، ص 256- 257- عوالم، ج 11، ص 521.
4ـ سفینه، ج 1، ص 561: لا شفیع للمرأة انجح عند ربّها من رضا زوجها.
5ـ فاطمه الزهراء علیهاالسلام بهجة قلب المصطفی/ احمد الرحمانی الهمدانی/ ص
287.
6-بحار الانوار ج42
87/11/25 :: 9:27 صبح
:: پرتاب
کفش به نخستوزیر چین
::
87/11/25 :: 9:27 صبح
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه با هر
username که باشم، من را connect می
کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه تا خودم
نخواهم مرا D.C نمی کند .
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه با یک
delete هر چی را بخواهم پاک می کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه
friend برای من add می کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه
wallpaper که update می کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه با
اینکه خیلی بدم من را log off نمی کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه همه چیز
من را می داند ولی SEND TO ALL نمی
کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه می
گذارد هر جایی که می خواهم Invisibel
بروم
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه
جزء friend هام می ماند و من را
delete و ignore نمی کند.
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه
اجازه، undo کردن را به من می دهد
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه آن من
را install کرده است
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت
به من پیغام the line busy نمی دهد
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه اراده
کنم، ON می شود و من می توانم باهاش
حرف بزنم
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه دلش را
می شکنم، اما او باز من را می بخشد و
shout down ام نمی کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه
password اش را هیچ وقت یادم نمی رود،
کافیه فقط به دلم سر بزنم
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه تلفنش
همیشه آنتن می دهد
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه شماره
اش همیشه در شبکه موجود است
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت
پیغام no response to نمی دهد
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه هرگز
گوشی اش را خاموش نمی کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت
ویروسی نمی شود و همیشه سالم است
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچوقت
نیازی نیست براش BUZZ بدهم
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه آهنگ
حرف هاش همیشه من را آرام می کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه نامه
هاش چند کلمه ای بیشتر نیست، تازه
spam هم تو کارش نیست
خدا
را دوست دارم ، بخاطر اینکه وسط حرف
زدن نمی گوید، وقت ندارم، باید بروم
یا دارم با کس دیگری حرف می زنم
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه من را
برای خودم می خواهد، نه خودش
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه
وقت دارد حرف هایم را بشنود
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه فقط وقت
بی کاریش یاد من نمی افتد
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه می
توانم از یکی دیگر پیشش گله کنم،
بگویم که ....
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه
پیشم می ماند و من را تنها نمی گذارد،
دوست داشتنش ابدی است
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه می
توانم احساسم را راحت به آن بگویم، نه
اصلا نیازی نیست بگویم، خودش میتواند
نگفته، حرف ام را بخواند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه به من
می گوید دوستم دارد و دوست داشتنش اش
را مخفی نمی کند
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه تنها
کسی است که می توانی جلوش بدون اینکه
خجل بشوی گریه کنی، و بگویی دلت براش
تنگ شده
خدا
را دوست دارم ، به خاطر اینکه ، می
گذارد دوستش داشته باشم ، وقتی می
دانم لیاقت آنرا ندارم
خدا
را دوست دارم به خاطر اینکه از من می
پذیرد که بگویم : خدا را دوست دارم
...
87/11/25 :: 9:27 صبح
از
خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
اندیشه باور شد، در امتداد
باران
بر
صخرههای همّت جوشیده خون
غیرت
بانگ سرود و وحدت آید زچشمه
ساران
و
الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن
آمد
بر
پهندشت باور، خالی است جای
یاران
فجر
است و سپیده حلقه بر در زده
است
روز
آمده، تاج لاله بر سر زده است
با
آمدن امام در کشور ما
خورشید حقیقت زافق سر زده
است
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدید امروز :: :: بازدید دیروز ::
:: درباره خودم :: :: اوقات شرعی ::
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
20875
4
7
دوست تمام شما هستم . لطفا با نظرات خود وبلاگتان را وسیعتر نمایید. متشکرم
:: لینک به وبلاگ ::
:: لوگوی دوستان من ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: مطالب بایگانی شده ::